دیکشنری
داستان آبیدیک
knuckle kneed
nʌkəl nid
فارسی
1
عمومی
::
دچاربرامدگی زانو، دارای زانوهای برامده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
KNOWLEDGE WORKER
KNOWLEDGEABLE
KNOWN
KNOWN BY EVERYBODY
KNOWN FACT
KNOWN IT WAS COMING
KNOWN QUANTITY
KNUB
KNUCKLE
KNUCKLE BONE
KNUCKLE BOW
KNUCKLE DOWN
KNUCKLE DUSTER
KNUCKLE GUARD
KNUCKLE JOINT
KNUCKLE KNEED
KNUCKLE SANDWICH
KNUCKLE UNDER
KNUCKLEBONE
KNUDSEN CELL
KNUR
KNURL
KNURLED
KNURLING TOOL
KNURLY
KNURR
KO
KOBOLD
KODAK
KOEL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید